زندگی فراز و نشیب فراوان دارد. افت و خیزهایش گاه مرا تا حد بریدن از همه چیز و همه کس کشندهاند و گاه بیهیچ سختگیری آنچه را که خواستهام به بهترین شکل به من دادهاند. اما همیشه حسی در من میگفت نمیتوانی از زندگی دل بکنی، حتی وقتی آن را نمیخواهی. زندگی از هر نیروی مقاومی قویتر است.
در خانه و بین دوستان مرا علی صدا میزنند. پدرم دشتبان بود و وقتی خیلی جوان بود از پیش ما رفت. پس از مدت کمی مادرم و تنها خواهرم از دنیا رفتند و مرا تنها گذاشتند. یاد گرفتم که روی پای خودم بایستم، با دستهای روغنی در میانه گود باشم و با دسترنج دیگران پلههای موفقیت را طی نکنم.
از کودکی کار میکردم. کار کردن همیشه برای من مهمترین بخش زندگی بود. کارهای بسیاری کردم و همه را با دل و جان انجام میدادم. سالها برای دیگران کار کردم به این امید که روزی برای خودم کار کنم. مدتها روزی هجده ساعت کار میکردم. هیچ گاه از کار کردن ابایی نداشتم و هرچه امروز هستم و دارم، قیمت آن را پرداخت کردهام.
کار حرفهای من با صنایع فلزی، تراشکاری، پرسکاری و قالبسازی آغاز شد. در دهه هفتاد به حوزه قطعات خودرو وارد شدیم. امروز گروه کیان با ۵۳ سال تجربه فعالیت صنعتی و با کمک فرزندانم حدود دوهزار نیرو دارد و اغلب شرکتهای معتبر خودروسازی ایرانی از شرکای کاری ما محسوب میشوند.